WEBVTT 1 00:00:11.580 --> 00:00:13.040 ‫شماره خصوصی 2 00:00:13.660 --> 00:00:14.620 ‫الو؟ 3 00:00:15.290 --> 00:00:19.240 ‫انگاد مالیک. بابلو فقط خواهرزاده من نبود ‫مثل پسر خودم می موند،. 4 00:00:19.330 --> 00:00:21.950 ‫امی. امی چاولا. 5 00:00:22.040 --> 00:00:26.120 ‫گوش بده. مونتو و موادم رو پس می خوام. 6 00:00:26.200 --> 00:00:29.620 ‫- و تو هم قراره بهم تحویلشون بدی ‫ما تحویل درب منزل نداریم. 7 00:00:29.700 --> 00:00:33.040 ‫نه بابا؟ ‫آدم برای خانواده ش هر کاری می کنه. 8 00:00:35.160 --> 00:00:36.290 ‫تو هم همینطور. 9 00:00:40.410 --> 00:00:43.410 ‫بابایی، با کی داشتی حرف می زدی؟ 10 00:00:43.490 --> 00:00:46.950 ‫عه، نخوابیده بودی؟ 11 00:00:47.700 --> 00:00:48.990 ‫نمی تونم بخوابم. 12 00:00:49.080 --> 00:00:52.330 ‫واقعاً؟ ‫می خوای قصه بگم برات؟ 13 00:01:09.990 --> 00:01:11.700 ‫خداحافظ! 14 00:01:41.910 --> 00:01:43.490 ‫دادگاه ناحیه ای ‫سیرونا، هیماچال پرادش 15 00:01:43.580 --> 00:01:46.490 ‫- سوندار! چی شد؟ ‫چی شد، قربان؟ 16 00:01:46.580 --> 00:01:48.490 ‫سوندار! 17 00:01:50.450 --> 00:01:51.830 ‫سوندار. 18 00:02:59.830 --> 00:03:02.330 ‫قربان. من کاری نکردم، قربان. 19 00:03:03.330 --> 00:03:05.490 ‫اون سمتی رفت. 20 00:03:05.580 --> 00:03:07.410 ‫- کی؟ ‫هیچی ندیدم. 21 00:03:07.490 --> 00:03:10.790 ‫- از پنجره اومد بیرون ‫دست هات رو ببینم! 22 00:03:13.870 --> 00:03:14.790 ‫ببین. 23 00:03:16.620 --> 00:03:19.080 ‫بیا بیرون. بیا بیرون ببینم! 24 00:03:24.830 --> 00:03:26.290 ‫اونجا بایست. 25 00:03:27.580 --> 00:03:29.830 ‫شارما، نگی ‫ممکنه از اینجا رفته باشه پایین،. 26 00:03:29.910 --> 00:03:32.620 ‫- به رانا، میرزا و امیت خبر بدید. یالا ‫چشم، قربان. 27 00:03:33.410 --> 00:03:34.990 ‫چجوری اومدی اینجا، گویند؟ 28 00:03:35.080 --> 00:03:38.740 ‫از امروز صبح تو سیرونا شایعه افتاده، قربان. 29 00:03:39.240 --> 00:03:42.240 ‫که ممکنه اونی که دستگیر شده مرد پلنگی باشه، 30 00:03:42.330 --> 00:03:43.790 ‫که نوزده سال دستگیر... 31 00:03:43.870 --> 00:03:45.990 ‫خفه شو! راستش رو بگو! 32 00:03:46.080 --> 00:03:47.990 ‫دارم حقیقت رو میگم، قربان. 33 00:03:48.830 --> 00:03:52.330 ‫مثل همه، اومدم ببینم طرف کیه. ولی... 34 00:03:52.410 --> 00:03:55.950 ‫بسه. دیدی کی به سوندار حمله کرد؟ 35 00:03:56.700 --> 00:03:58.740 ‫فقط پنجه ش رو دیدم، قربان. 36 00:03:58.830 --> 00:04:00.950 ‫پنجه منظورت دسته؟ پنجه یه آدم؟ 37 00:04:01.540 --> 00:04:04.200 ‫نه واسه آدم بود، نه حیوون. 38 00:04:05.620 --> 00:04:06.870 ‫مرد پلنگی بود، قربان. 39 00:04:08.950 --> 00:04:10.740 ‫چرت و پرت نباف، آقای گویند ‫راستش رو بگو.. 40 00:04:10.830 --> 00:04:12.620 ‫چرا و چجوری اومدی توی این اتاق؟ 41 00:04:13.620 --> 00:04:16.990 ‫رو پله ها جای خون بود ‫من هم اومدم دنبالش،. 42 00:04:35.200 --> 00:04:37.700 ‫وقتی صدای پای شما رو شنیدم ‫ترسیدم و این داخل قایم شدم،. 43 00:04:38.830 --> 00:04:42.370 ‫نوزده سال پیش، این مرد پلنگی معروف ‫زنان جوون رو کشته. 44 00:04:42.450 --> 00:04:43.830 ‫ولی سوندار زن جوون نبود. 45 00:04:43.910 --> 00:04:47.580 ‫ولی کار مرد پلنگیه ‫صد در صد کار خودشه.. 46 00:04:48.700 --> 00:04:51.540 ‫هیچکس نتونسته توی این نوزده سال پیداش کنه. 47 00:04:52.450 --> 00:04:55.990 ‫اگه حرفم رو باور نمی کنین ‫می تونین از این ها بپرسین،. 48 00:04:56.870 --> 00:04:59.870 ‫- پرونده های قدیمی رو همین امروز بیارین بیرون ‫چشم، قربان. 49 00:05:01.080 --> 00:05:03.040 ‫- شارما، کسی دیدتش؟ ‫نه، قربان. 50 00:05:05.410 --> 00:05:09.120 ‫برید از همسایه های دور و اطراف پرس و جو کنید ‫کسی دیدتش یا نه. 51 00:05:09.200 --> 00:05:10.240 ‫چشم، قربان. 52 00:05:23.740 --> 00:05:27.410 ‫خانم لاجو، حواست بهش باشه. 53 00:05:34.120 --> 00:05:36.740 ‫سیاهرگ گردنش بریده شده. 54 00:05:36.830 --> 00:05:39.120 ‫سیاهرگ؟ چی هست؟ 55 00:05:39.200 --> 00:05:42.080 ‫رگی که خون رو از مغز منتقل می کنه بریده شده. 56 00:05:43.160 --> 00:05:45.410 ‫شبیه جای پنجه یه حیوون می مونه. 57 00:05:45.490 --> 00:05:47.410 ‫باید بررسیش کنیم. 58 00:05:47.490 --> 00:05:49.740 ‫گزارش اولیه رو واسه کی بفرستم؟ 59 00:05:49.830 --> 00:05:51.290 ‫افسر مسئول جدید، یا... 60 00:05:52.200 --> 00:05:57.080 ‫دکتر، واسه مسابقه خوشتیپی این لباس رو نپوشیدم که، نه؟ 61 00:05:57.160 --> 00:06:00.410 ‫شرمنده. ببخشید. موافقم. بفرما لطفاً. 62 00:06:27.080 --> 00:06:30.080 ‫- هی، آقای رانا. اون داخل چه خبره؟ ‫آقای گویند داخله. 63 00:06:33.660 --> 00:06:35.580 ‫آقای گویند؟ شما اینجا چیکار می کنین؟ 64 00:06:35.660 --> 00:06:37.910 ‫- خانم کاستوری، دارم ازشون بازجویی می کنم ‫چرا؟ 65 00:06:37.990 --> 00:06:40.120 ‫آقای گویند عزیزتون تو صحنه جرم پیدا شده. 66 00:06:40.700 --> 00:06:44.330 ‫کاستوری... یعنی خانم، من کاری نکردم. 67 00:06:44.990 --> 00:06:46.620 ‫این رو به آقا هم گفتم. 68 00:06:47.160 --> 00:06:49.160 ‫داشتی کار دیگه ای می کردی، نه؟ 69 00:06:50.540 --> 00:06:53.410 ‫-..سوندار ‫لعنتی! 70 00:06:57.160 --> 00:06:59.160 ‫بعد از بیرون پریدن از پنجره کجا می تونه رفته باشه؟ 71 00:06:59.240 --> 00:07:01.490 ‫پنجره؟ از پنجره فرار کرده؟ 72 00:07:07.200 --> 00:07:10.290 ‫خب... میشه دیگه برم؟ 73 00:07:11.540 --> 00:07:12.830 ‫- آقای رانا ‫قربان. 74 00:07:14.660 --> 00:07:15.870 ‫اظهاریه ش رو بگیر، بعد آزادش کن. 75 00:07:15.950 --> 00:07:18.790 ‫آقای گویند، شما تو صحنه جرم پیدا شدین. 76 00:07:19.370 --> 00:07:20.700 ‫نمی تونین سیرونا رو ترک کنین. 77 00:07:21.740 --> 00:07:24.450 ‫درست مثل کوه ها، ریشه من هم همینجاست، بازرس. 78 00:07:29.450 --> 00:07:33.330 ‫آقای رانا، حواست بهش باشه. 79 00:07:33.410 --> 00:07:34.490 ‫گزارش روزانه می خوام. 80 00:07:34.580 --> 00:07:36.410 ‫-..آقای انگاد، این کار ‫چیه، خانم کاستوری؟ 81 00:07:49.200 --> 00:07:53.660 ‫- محراب رو با گل لاله تزئین کنید. خب؟ ‫چشم. 82 00:07:53.740 --> 00:07:55.160 ‫و این چیه؟ 83 00:07:56.660 --> 00:07:57.740 ‫همه ش زرد، زرد. 84 00:07:58.830 --> 00:07:59.990 ‫این ها چیه گذاشتن؟ 85 00:08:00.080 --> 00:08:02.160 ‫می دونی که بابا. من رنگ زرد رو دوست ندارم. 86 00:08:02.240 --> 00:08:05.620 ‫نباید تو عروسی من رنگ زرد باشه ‫از زرد متنفرم.. 87 00:08:05.700 --> 00:08:07.410 ‫بذار من باهاش صحبت کنم. ببین، آقای کولار. 88 00:08:07.490 --> 00:08:10.330 ‫- بفرمایید، قربان؟ ‫کاری که خانم نیلیما میگه رو انجام بدین. 89 00:08:10.410 --> 00:08:12.080 ‫- گل های همیشه بهار رو بردارید ببرید ‫چشم، قربان. 90 00:08:12.160 --> 00:08:13.990 ‫- قربان؟ ‫بله. 91 00:08:16.990 --> 00:08:18.580 ‫سوندار تو دادگاه کشته شده. 92 00:08:19.950 --> 00:08:22.160 ‫- چطوری؟ ‫جاگدامبا... 93 00:08:22.240 --> 00:08:24.990 ‫شاید فهمیده سوندار اسم کانتی رو میاره. 94 00:08:25.080 --> 00:08:28.450 ‫نه. هیچوقت دست به همچین کار افراطی نمی زنه. 95 00:08:29.290 --> 00:08:32.740 ‫مخصوصاً الان که قراره عضو پارلمان بشه. 96 00:08:33.660 --> 00:08:36.620 ‫اگه اسم مرد پلنگی رو بیارم عصبانی میشید... 97 00:08:38.240 --> 00:08:40.040 ‫رو گردنش جای پنجه بوده. 98 00:08:54.040 --> 00:08:58.950 ‫شماره ای که با آن تماس گرفتید، خارج از ‫منطقه تحت پوشش شبکه است. 99 00:08:59.040 --> 00:09:03.870 ‫لطفاً بعداً دوباره تلاش کنید. 100 00:09:08.330 --> 00:09:09.620 ‫داره زنگ می زنه. 101 00:09:10.330 --> 00:09:15.080 ‫شماره ای که با آن تماس گرفتید، خارج از ‫منطقه تحت پوشش شبکه است. 102 00:09:15.160 --> 00:09:16.950 ‫لطفاً بعداً دوباره تلاش کنید. 103 00:09:19.370 --> 00:09:21.120 ‫سابقه جزئیات تماس گوشی جولی چی شد؟ 104 00:09:21.790 --> 00:09:23.740 ‫شرکت های مخابراتی خیلی کند کار می کنن، قربان. 105 00:09:24.370 --> 00:09:25.490 ‫جزئیات سابقه تماس سوندار چی؟ 106 00:09:26.740 --> 00:09:28.540 ‫امروز یه درخواست براشون می فرستم، قربان. 107 00:09:28.620 --> 00:09:30.660 ‫بعد به شرکت های مخابراتی میگی کند؟ 108 00:09:31.240 --> 00:09:33.490 ‫منظورت فردا صبحشه؟ باشه. 109 00:09:34.490 --> 00:09:37.580 ‫عفو مشروط کانتی صبح سیزدهم نوامبر کنسل شده. 110 00:09:38.160 --> 00:09:39.790 ‫صبح سیزدهم نوامبر؟ 111 00:09:40.290 --> 00:09:43.660 ‫یعنی روز بعد از قتل ولی قبل از پیدا شدن جنازه. 112 00:09:43.740 --> 00:09:46.540 ‫مدیر بوم هم اسم کانتی رو آورد. 113 00:09:47.330 --> 00:09:48.450 ‫- سوندار هم اسمش رو آورد ‫سوندار هم اسمش رو آورد. 114 00:09:50.410 --> 00:09:52.040 ‫باید با خانم جاگدامبا صحبت کنیم. 115 00:09:55.290 --> 00:09:56.200 ‫الو. 116 00:09:56.290 --> 00:09:58.450 ‫جمع عروسی داره می رسه به خونه جاگدامبا. 117 00:09:59.160 --> 00:10:00.080 ‫حله. 118 00:10:12.950 --> 00:10:13.950 ‫اومدن، خانم. 119 00:10:17.990 --> 00:10:21.830 ‫شوهر خانم جاگدامبا ‫مهش دومال، نایب رئیس اینجا بوده،. 120 00:10:22.700 --> 00:10:25.490 ‫- تو تصادف کشته شده ‫آره، تو گوگل سرچ کردم. 121 00:10:25.990 --> 00:10:29.870 ‫بعدش، آقای مانهاس اومده جاگدامبا رو وارد سیاست کرده ‫جالبه.. 122 00:10:37.240 --> 00:10:39.790 ‫معاون بازرسی کل درباره شما برام گفته بود. 123 00:10:40.990 --> 00:10:42.540 ‫پرونده تون بسته شده؟ 124 00:10:45.200 --> 00:10:46.040 ‫بله. 125 00:10:47.490 --> 00:10:50.370 ‫و کاستوری، دخترت چطوره؟ 126 00:10:50.990 --> 00:10:52.790 ‫آماده سازی امتحان دانشگاهش چطور پیش میره؟ 127 00:10:52.870 --> 00:10:54.540 ‫خوبه، خانم. 128 00:10:54.620 --> 00:10:56.910 ‫- دختر باهوشیه ‫به مادرش رفته. 129 00:11:01.080 --> 00:11:04.450 ‫خانم، می خواستیم یه چندتا سوال درباره کانتی بپرسیم. 130 00:11:05.740 --> 00:11:07.450 ‫پرونده قتل دختر سفید پوست... 131 00:11:07.540 --> 00:11:10.910 ‫می خوایم بدونیم کانتی اون شب کجا بوده. 132 00:11:10.990 --> 00:11:13.830 ‫- کدوم شب؟ ‫شب قتل ایمی باپتیست. 133 00:11:13.910 --> 00:11:15.490 ‫کانتی اون شب رفته بود هتل بوم؟ 134 00:11:16.160 --> 00:11:20.240 ‫آره. حدودهای ساعت نه، نه و نیم شب. 135 00:11:21.410 --> 00:11:22.490 ‫بعدش؟ 136 00:11:22.580 --> 00:11:26.330 ‫بعدش اونجا چندتا نوشیدنی خورده بود ‫برگشت خونه و خوابید،. 137 00:11:26.410 --> 00:11:27.330 ‫واقعاً؟ 138 00:11:27.410 --> 00:11:31.870 ‫پس اگه هیچی نشده، چرا فردا صبحش عفو مشروطش رو کنسل کردید؟ 139 00:11:34.240 --> 00:11:37.040 ‫ببینید، کانتی اون شب یه کم زیادی نوشیده بود، 140 00:11:37.660 --> 00:11:40.290 ‫و با همون وضع رانندگی کرده بود به خونه. 141 00:11:43.080 --> 00:11:46.990 ‫خانم، اگه حرف بیشتری دارید ‫الان وقت،... 142 00:11:47.080 --> 00:11:48.410 ‫انتخابات نزدیکه. 143 00:11:48.490 --> 00:11:52.370 ‫کانتی همین الانش به خاطر یه پرونده زندانه، 144 00:11:52.450 --> 00:11:55.450 ‫نگران بودم دوباره یه اتفاق دیگه نیفته. 145 00:11:55.540 --> 00:11:58.490 ‫واسه همچین چیز کوچیکی عفو مشروطش رو کنسل کردید؟ 146 00:11:59.080 --> 00:12:00.620 ‫سیاست، بازرس. 147 00:12:01.490 --> 00:12:06.620 ‫تو همچین زمان مهمی، راحت میشه برای ‫هدف گرفتن من از کانتی استفاده کرد. 148 00:12:07.580 --> 00:12:09.200 ‫-..ولی شما ‫اینجا رو ببینید! 149 00:12:09.950 --> 00:12:12.240 ‫- این چیه؟ ‫قیافه کانتی طفلک رو ببینید! 150 00:12:13.200 --> 00:12:15.740 ‫فکر می کنید از پس کشتن کسی برمیاد؟ 151 00:12:17.870 --> 00:12:20.290 ‫از قیافه ش مشخصه نمی تونه به کسی آزار برسونه، 152 00:12:20.370 --> 00:12:22.080 ‫ولی واسه همین دلیل الان زندانه، نه؟ 153 00:12:23.620 --> 00:12:24.620 ‫ناندان! 154 00:12:28.620 --> 00:12:32.990 ‫خانم، اون شب کانتی ساعت چند برگشت خونه؟ 155 00:12:33.080 --> 00:12:35.580 ‫بین دوازده و نیم تا یک نصف شب. 156 00:12:35.660 --> 00:12:36.870 ‫زمان دقیقش رو می خوایم. 157 00:12:37.870 --> 00:12:41.120 ‫اگه زمان دقیقش رو می خواین از گاگان بپرسین ‫گاگان اون شب همراهش بود.. 158 00:12:42.620 --> 00:12:44.290 ‫پسر نایب رئیس ماست. 159 00:12:45.410 --> 00:12:48.620 ‫- کاستوری گاگان رو خوب می شناسه ‫بله. 160 00:12:50.370 --> 00:12:51.740 ‫نگران نباش، جاگدامبا. 161 00:12:58.950 --> 00:12:59.790 ‫باشه. 162 00:13:01.620 --> 00:13:03.490 ‫در متن نوشته شده بود که" 163 00:13:03.580 --> 00:13:09.040 ‫محمود در سال های 998 تا 1030 در شهر غزنی 164 00:13:09.120 --> 00:13:11.450 ‫"...بر تخت نشست. محمود یک 165 00:13:12.490 --> 00:13:13.620 ‫بله، بابا؟ 166 00:13:14.200 --> 00:13:18.040 ‫ببخشید حین امتحانت مزاحمت شدم، پسرم. 167 00:13:18.120 --> 00:13:20.200 ‫این حرف ها چیه. جانم بگو. 168 00:13:20.790 --> 00:13:22.410 ‫به کمکت نیاز دارم. 169 00:13:23.080 --> 00:13:24.540 ‫راستش، خودم نه. 170 00:13:25.540 --> 00:13:26.740 ‫عمه جاگدامبات کمک می خواد. 171 00:13:29.290 --> 00:13:30.950 ‫قضیه کانتیه؟ 172 00:13:32.790 --> 00:13:36.410 ‫خانم کاستوری، پسر نایب رئیس، همین ‫پسره گاگان رو شما می شناسی؟ 173 00:13:36.490 --> 00:13:39.790 ‫تو دبیرستان ارشد دخترم نوتان بود. 174 00:13:39.870 --> 00:13:44.370 ‫تو همه درس ها نمره بالا می گرفت ‫آزمون خدمات کشوری اولیه ش رو هم قبول شده.. 175 00:13:44.450 --> 00:13:46.540 ‫الان داره واسه آزمون اصلی خدمات کشوری آماده میشه. 176 00:13:47.120 --> 00:13:50.040 ‫و دوست صمیمی یه آزار رسونه ‫چه دوستی بی نظیری.. 177 00:13:56.370 --> 00:13:59.700 ‫راستش امتحان هام هفته بعد شروع میشن ‫امتحان های اصلی آزمون خدمات کشوری.. 178 00:14:00.740 --> 00:14:04.870 ‫نمی خواستم حواسم پرت چیزی بشه ‫به خاطر همین چیزی نگفتم.. 179 00:14:04.950 --> 00:14:06.580 ‫کدوم درس ها رو برداشتی؟ 180 00:14:06.660 --> 00:14:08.450 ‫تاریخ هند و روان شناسی. 181 00:14:08.540 --> 00:14:12.330 ‫امتحان همیشه هست گاگان ‫ولی نمیشه مرده رو برگردوند،. 182 00:14:12.410 --> 00:14:15.080 ‫- باید یه چیزی می گفتی ‫الان داره بهمون میگه. 183 00:14:17.040 --> 00:14:18.040 ‫بگو، گاگان. 184 00:14:19.410 --> 00:14:21.990 ‫خیلی وقت بود نرفته بودم بیرون. 185 00:14:22.700 --> 00:14:25.990 ‫به خاطر همین کانتی پیشنهاد داد بریم هتل بوم. 186 00:14:30.370 --> 00:14:32.240 ‫کانتی، چیکار می کنی پسر؟ 187 00:14:32.830 --> 00:14:37.080 ‫- از زندگی لذت می برم ‫حداقل جلو چشم بقیه این کارها رو نکن! 188 00:14:37.160 --> 00:14:41.410 ‫هیچ برام مهم نیست، خب؟ ‫به هر حال که چند ماهی میشه حرکتی نزدم. 189 00:14:41.490 --> 00:14:44.950 ‫- آبرو و حیثیت واسه کانتی دومال نموند بابا ‫خودت رو کنترل کن، مرد. 190 00:14:45.040 --> 00:14:47.370 ‫کنترل کردن واسه شما بچه درس خون هاست. 191 00:14:47.910 --> 00:14:50.490 ‫کارهای تو فقط به مخت ختم میشه، احمق خان! 192 00:14:56.910 --> 00:14:57.740 ‫لعنتی! 193 00:15:02.540 --> 00:15:05.490 ‫می خوای بمیری، احمق؟ ‫همین الانش هم واسه یه پرونده زندانی هستی. 194 00:15:05.580 --> 00:15:06.660 ‫فقط دارم می چرخم 195 00:15:06.830 --> 00:15:09.450 ‫اگه به فکر خودت نیستی ‫به کار مامانت فکر کن،. 196 00:15:11.910 --> 00:15:13.660 ‫خدا رو شکر حرفم رو گوش داد، قربان. 197 00:15:14.830 --> 00:15:18.040 ‫بعدش دختره همونجا موند ‫ولی ما برگشتیم خونه،. 198 00:15:18.120 --> 00:15:21.040 ‫- بعدش؟ ‫بعدش هیچی نشد، قربان. 199 00:15:22.790 --> 00:15:24.540 ‫خاله کاستوری، همه ش همین بود. 200 00:15:24.620 --> 00:15:27.120 ‫- پس مستقیم برگشتین خونه؟ ‫بله. 201 00:15:27.200 --> 00:15:30.240 ‫کانتی اول من رو رسوند ‫بعدش برگشت خونه شون،. 202 00:15:30.330 --> 00:15:32.700 ‫از کجا مطمئنی کانتی برگشت خونه؟ 203 00:15:32.790 --> 00:15:35.740 ‫راستش، بهم گفته بود می خواد بره خونه ‫از اینجا می دونم.. 204 00:15:41.240 --> 00:15:42.700 ‫این مرد رو می شناسی؟ 205 00:15:44.160 --> 00:15:45.870 ‫- نه ‫خوب نگاهش کن، گاگان. 206 00:15:46.370 --> 00:15:47.830 ‫امکانش هست تو بوم دیده باشیش؟ 207 00:15:50.990 --> 00:15:51.990 ‫نه. 208 00:15:53.040 --> 00:15:57.790 ‫خیلی خب، گاگان. برو درست رو بخون ‫اگه نیاز بود دوباره باهات صحبت می کنیم.. 209 00:15:58.410 --> 00:15:59.240 ‫باشه. 210 00:16:04.540 --> 00:16:08.910 ‫خانم کاستوری، امیدوارم اطلاعاتی که دنبالش بودید ‫رو به دست آورده باشید. 211 00:16:08.990 --> 00:16:10.450 ‫بله قربان. گاگان داشت می گفت... 212 00:16:10.540 --> 00:16:14.370 ‫پسرتون بدون شک یه مامور دولتی میشه، جناب ‫پیروز باد هندوستان.. 213 00:16:26.120 --> 00:16:27.950 ‫قربان، مادرتون پشت خطه. 214 00:16:28.040 --> 00:16:29.120 ‫قطع نکن، کانتی. 215 00:16:29.200 --> 00:16:30.240 ‫حق نداری قطع کنی! 216 00:16:30.330 --> 00:16:31.870 ‫قطع نکن. 217 00:16:31.950 --> 00:16:33.160 ‫کانتی، لطفاً سعی کن بفهمی! 218 00:16:33.240 --> 00:16:35.870 ‫داد نزن، مامان ‫گفتم که کاری نکردم.. 219 00:16:35.950 --> 00:16:39.450 ‫همین رو به پلیس هم بگو ‫اسمت اومده وسط.. 220 00:16:39.540 --> 00:16:41.620 ‫- اسمم اومده وسط یا خودت اسمم رو بهشون دادی؟ ‫خفه شو! 221 00:16:42.660 --> 00:16:43.830 ‫و گوش کن ببین چی میگم. 222 00:16:43.910 --> 00:16:49.200 ‫اگه کسی پرسید ‫فقط میگی با گاگان رفتی هتل بوم، 223 00:16:49.290 --> 00:16:53.080 ‫و یه چندتا نوشیدنی خوردی ‫بعدش هم برگشتی خونه،. 224 00:16:53.160 --> 00:16:55.790 ‫نیاز نیست حرف بیشتری بزنی. 225 00:16:55.870 --> 00:16:59.120 ‫خب چرا اصلاً زنگ زدی؟ ‫چون دقیقاً همین اتفاق افتاد. 226 00:17:05.080 --> 00:17:06.620 ‫این چه بوییه رو گوشیت؟ 227 00:17:07.290 --> 00:17:09.950 ‫- من روغن یاسمن می زنم، قربان ‫یاسمن؟ 228 00:17:10.040 --> 00:17:12.120 ‫یاسمن کدوم خریه دیگه؟ نامزدته؟ 229 00:17:12.870 --> 00:17:14.700 ‫بوش رو عوض کن مرد. جدی میگم. 230 00:17:20.990 --> 00:17:23.280 ‫اگه گاگان همه چی رو بهتون گفته، 231 00:17:23.370 --> 00:17:25.830 ‫پس چرا دارید وقت من و خودتون رو تلف می کنید؟ 232 00:17:25.910 --> 00:17:28.080 ‫نسخه من با اون فرقی نمی کنه، خب؟ 233 00:17:28.660 --> 00:17:32.280 ‫ایمی به تو اشاره کرد و گفت تو بودی بهش آزار رسوندی. 234 00:17:32.370 --> 00:17:35.080 ‫کی گفت؟ بعد قتلش؟ 235 00:17:35.160 --> 00:17:36.490 ‫ایمی به سوندار گفته بوده. 236 00:17:38.370 --> 00:17:39.240 ‫اون کیه؟ 237 00:17:40.200 --> 00:17:42.950 ‫جدی میگم، دوستان ‫تا به حال این یارو رو ندیدم.. 238 00:17:43.030 --> 00:17:46.450 ‫کانتی، فکر نکن با دروغ گفتن به پلیس قسر در میری. 239 00:17:46.530 --> 00:17:48.780 ‫اصلاً برام مهم نیست که پسر وزیری. 240 00:17:48.870 --> 00:17:52.280 ‫تازه واردی، نه؟ ‫فقط تو نیستی، هیچکس براش مهم نیست. 241 00:17:53.370 --> 00:17:57.200 ‫براش زندگی من رو تعریف نکردی، نه؟ ‫که از دانشگاه بوستون انصراف دادم. 242 00:17:57.280 --> 00:18:00.240 ‫سه ساله دارم اینجا می پوسم، چهار سال دیگه ش هم مونده. 243 00:18:00.780 --> 00:18:02.410 ‫به این نمیگن قسر در رفتن. 244 00:18:02.490 --> 00:18:06.200 ‫ادای قربانی ها رو درنیار، کانتی ‫همه می دونن چیکار کردی.. 245 00:18:06.280 --> 00:18:08.160 ‫ولی مردم که تو اتاق نبودن. 246 00:18:08.240 --> 00:18:10.830 ‫پرونده ای که بابتش زندانی شدم اصلاً پیچیده نبوده. 247 00:18:10.910 --> 00:18:13.410 ‫ 248 00:18:13.490 --> 00:18:16.410 ‫توی یه کنسرت راک سه روزه، یه دختره رو دیدم. 249 00:18:17.330 --> 00:18:18.580 ‫هفت بار اول دختره موافق بود. 250 00:18:18.660 --> 00:18:20.490 ‫بار هشتم غر غرش دراومد. چرا؟ 251 00:18:21.080 --> 00:18:23.660 ‫- چون حالش خوب نبوده ‫خب که چی؟ 252 00:18:23.740 --> 00:18:25.830 ‫شاید باعث آزارش بودی 253 00:18:25.910 --> 00:18:26.870 ‫اوه، نه بابا؟ 254 00:18:27.370 --> 00:18:30.580 ‫با این منطق، نصف آدما باید تو زندان باشن. 255 00:18:31.080 --> 00:18:34.080 ‫شما که خوب می دونین خانم، نه؟ ‫که حرفم حقیقت داره. 256 00:18:38.030 --> 00:18:41.950 ‫تو هتل بوم، دختره دلش نمی خواسته ‫تورو ببینه و تو بعد کشتیش؟، 257 00:18:42.030 --> 00:18:44.740 ‫گاگان که براتون گفته تو هتل بوم چی شده. 258 00:18:44.830 --> 00:18:48.830 ‫پس هیچی با تهدید کردن من عوض نمیشه ‫مدرکی علیه من پیدا نمی کنین.. 259 00:18:48.910 --> 00:18:51.330 ‫پیدا می کنیم ‫نمونه ازت گرفته میشه.. 260 00:18:51.910 --> 00:18:55.410 ‫و اگه خودم همکاری نکنم چی؟ 261 00:19:13.830 --> 00:19:14.910 ‫لعنت بهتون 262 00:19:17.740 --> 00:19:19.780 ‫می خواین این رو به مادرتون بگین، جناب کانتی؟ 263 00:19:30.950 --> 00:19:35.200 ‫اگه اظهاریه گاگان رو قبول کنیم ‫پس چرا سوندار داشته دروغ می گفته؟، 264 00:19:35.780 --> 00:19:40.740 ‫شاید کانتی برنگشته خونه ‫اگه برگشته باشه بوم چی؟. 265 00:19:41.450 --> 00:19:43.240 ‫ولی گاگان کاملاً بهش اطمینان داره. 266 00:19:46.580 --> 00:19:48.780 ‫من مثل گویند طرفش رو نمی گیرم. 267 00:19:49.830 --> 00:19:51.950 ‫ولی گاگان رو از بچگیش می شناسم. 268 00:19:52.530 --> 00:19:53.780 ‫واقعاً پسر خوبیه. 269 00:19:55.120 --> 00:19:57.410 ‫به خاطر کانتی پاش وسط این کثافت کاری باز شده. 270 00:19:58.490 --> 00:20:00.240 ‫به نظرم باید بریم بوم. 271 00:20:16.370 --> 00:20:17.910 ‫دست هاتون چه سرده، آقای انگاد. 272 00:20:19.410 --> 00:20:23.200 ‫تا به هوای سیرونا عادت کنی دستکش دست کن. 273 00:20:26.450 --> 00:20:28.450 ‫دختره همراه کانتی بود، قربان. 274 00:20:29.080 --> 00:20:31.490 ‫سوندار گفت چند نفر اومدن ایمی رو بردن. 275 00:20:31.580 --> 00:20:33.030 ‫ما همچین چیزی ندیدیم، قربان. 276 00:20:33.120 --> 00:20:35.030 ‫ممکنه بیرون اتفاقی افتاده باشه. 277 00:20:35.120 --> 00:20:38.120 ‫اون شب این داخل دعوا یا درگیری نشد. 278 00:20:38.700 --> 00:20:40.700 ‫- قربان ‫چی شده، آقای لالیت؟ 279 00:20:41.280 --> 00:20:44.370 ‫قربان، اون شب کانتی دومال تو طبقه بالا ‫یه اتاق رزرو کرد. 280 00:20:44.450 --> 00:20:45.580 ‫جدی؟ 281 00:20:46.870 --> 00:20:49.580 ‫چرا قبلاً بهمون نگفتی؟ ‫شماره اتاق چنده؟ 282 00:20:50.160 --> 00:20:51.410 ‫اتاق شماره 304، خانم. 283 00:21:00.990 --> 00:21:03.280 ‫ورود به این اتاق ثبت شده؟ 284 00:21:03.370 --> 00:21:05.660 ‫- بله ‫ساعت چند اتاق رو تحویل داده؟ 285 00:21:06.910 --> 00:21:08.030 ‫نمی دونم، قربان. 286 00:21:09.200 --> 00:21:11.530 ‫منظورت چیه؟ ‫مگه ساعت تحویل دادن اتاق رو نمی نویسید؟ 287 00:21:11.620 --> 00:21:14.990 ‫راستش چرا قربان، ولی... 288 00:21:15.080 --> 00:21:18.240 ‫بعضی وقت ها فراموششون میشه، قربان ‫آخه اینجا شهر کوچیکیه.. 289 00:21:20.620 --> 00:21:24.950 ‫چیزی خواست؟ ‫چای، قهوه... نوشیدنی؟ 290 00:21:25.030 --> 00:21:28.080 ‫نه، خانم ‫از این اتاق چیزی سفارش داده نشد.. 291 00:21:28.160 --> 00:21:30.160 ‫روز بعدش اتاق رو تمیز کردید؟ 292 00:21:30.240 --> 00:21:35.700 ‫بله، خانم. ولی چیز خاصی برای تمیز کردن نبود ‫تخت هم دست نخورده بود.. 293 00:21:35.780 --> 00:21:37.780 ‫پس یعنی کسی روی تخت نخوابیده بوده. 294 00:21:38.490 --> 00:21:40.830 ‫ولی چراغ افتاده بود زمین. 295 00:21:42.080 --> 00:21:45.990 ‫- کجا؟ ‫اینجا، خانم. اینجا. 296 00:21:51.280 --> 00:21:53.280 ‫بقیه کارمندها اون شب اومدن داخل اتاق؟ 297 00:21:53.370 --> 00:21:55.660 ‫نه خانم. کسی نیومد. 298 00:21:59.620 --> 00:22:01.120 ‫از این اتاق باید محافظت بشه. 299 00:22:01.200 --> 00:22:02.830 ‫واقعاً؟ 300 00:22:03.620 --> 00:22:04.780 ‫باشه، خانم. 301 00:22:19.080 --> 00:22:20.410 ‫جسد دختره کجاست؟ 302 00:22:25.580 --> 00:22:26.530 ‫بازش کن. 303 00:22:45.030 --> 00:22:45.950 ‫بیا بیرون. 304 00:23:00.490 --> 00:23:05.030 ‫این سری مرد پلنگیه که طعمه من میشه. 305 00:23:07.160 --> 00:23:11.160 ‫تا حالا فکر کردی که توی این نوزده سال ‫فقط تو این موجود رو دیدی؟ 306 00:23:11.740 --> 00:23:13.410 ‫چی باعث شده از جنگل بیاد بیرون؟ 307 00:23:18.780 --> 00:23:20.780 ‫شاید یکی قارچ های مرموزش رو خورده. 308 00:23:22.780 --> 00:23:26.580 ‫خب حالا واقعاً از این قارچ ها تو جنگل هست؟ ‫قارچ مرموز؟ 309 00:23:27.330 --> 00:23:33.410 ‫نمی دونم. من ندیدمشون ‫ولی ممکنه باشه،. 310 00:23:36.200 --> 00:23:38.330 ‫شاید یه روزی ببینمشون. 311 00:23:55.370 --> 00:23:58.660 ‫- بله؟ ‫جولی کل روز رو توی اتاقش بوده. 312 00:23:58.740 --> 00:24:01.240 ‫ولی چندین بار سعی کرد با یکی تماس بگیره. 313 00:24:01.330 --> 00:24:05.120 ‫قربان، گزارش های کالبدشکافی ایمی باپتیست و سوندار. 314 00:24:05.620 --> 00:24:06.910 ‫از همت ناگار اومدن. 315 00:24:13.280 --> 00:24:17.200 ‫یک نفر به ایمی آزار رسونده بوده ‫دلیل مرگش هم خفگی بوده.. 316 00:24:17.280 --> 00:24:20.370 ‫علامت های روی گردنش شبیه ‫جای پنجه یه حیوونه... 317 00:24:20.950 --> 00:24:22.330 ‫من این چیزها رو باور نمی کنم. 318 00:24:22.410 --> 00:24:25.160 ‫مرگ سوندار هم به خاطر بریدگی رگ گردنش بوده. 319 00:24:25.740 --> 00:24:27.120 ‫بهش میگن سیاهرگ. 320 00:24:28.120 --> 00:24:31.160 ‫جای اون هم شبیه پنجه یه حیوون بود. 321 00:24:32.160 --> 00:24:34.910 ‫قربان، تیم پزشکی قانونی قراره فردا گزارشش رو بفرسته، 322 00:24:34.990 --> 00:24:37.240 ‫ولی تلفنی گفتن که 323 00:24:37.330 --> 00:24:41.330 ‫قطرات خون روی راه پله دادگاه واسه سوندار بوده. 324 00:24:42.160 --> 00:24:46.160 ‫و علامت های روی دیوار ‫شبیه جای دست یه حیوون بوده... 325 00:24:48.160 --> 00:24:52.330 ‫آقای رانا، فردا تیم کالبدشکافی رو بفرست هتل بوم ‫اتاق شماره سیصد و چهار.. 326 00:24:52.410 --> 00:24:54.950 ‫- و بگو کل اتاق رو بگردن ‫بله. 327 00:24:55.030 --> 00:24:58.450 ‫کانتی توی هتل بوم اتاق داشته ‫ولی ازش استفاده نکرده. چرا؟، 328 00:25:00.740 --> 00:25:03.450 ‫پرونده مرد پلنگی، قربان ‫یه پرونده نوزده ساله ست.. 329 00:25:04.280 --> 00:25:07.530 ‫تا وقتی پرونده ای حل نشده، قدیمی نمیشه ‫حالا برو.. 330 00:25:16.030 --> 00:25:19.530 ‫بین سال های دو هزار تا دو هزار و دو ‫نه زن به قتل رسیدن،. 331 00:25:20.700 --> 00:25:21.830 ‫مرد پلنگی. 332 00:25:21.910 --> 00:25:23.490 ‫مرد پلنگی سال هاست 333 00:25:23.580 --> 00:25:25.580 ‫داره توی جنگل های سینورا زندگی می کنه، 334 00:25:26.280 --> 00:25:29.950 ‫ولی موارد مربوط به آزار تازه از نوزده سال پیش شروع شدن. 335 00:25:30.700 --> 00:25:31.580 ‫منظورت چیه؟ 336 00:25:31.660 --> 00:25:35.240 ‫منظورم اینه، توی تمام این نُه تا پرونده ‫همگی قبل از قتل مورد آزار قرار گرفتن،، 337 00:25:35.330 --> 00:25:39.740 ‫و درست مثل من ‫روی گردن همه شون هم علامت پنجه مونده،. 338 00:25:44.200 --> 00:25:45.370 ‫این پرونده من بود. 339 00:25:46.490 --> 00:25:49.620 ‫تا نزدیکی حل کردنش رفتم ‫ولی از دستم در رفت،. 340 00:25:51.620 --> 00:25:52.830 ‫و این زخم رو واسم جا گذاشت. 341 00:25:59.830 --> 00:26:01.830 ‫صورتش رو دیدید، آقای ماهادو؟ 342 00:26:05.280 --> 00:26:06.580 ‫نه، ندیدم. 343 00:26:07.830 --> 00:26:08.780 ‫یادم نمیاد. 344 00:26:09.530 --> 00:26:13.450 ‫یه روزی یادتون میاد، گروهبان ‫صورت یه انسان رو.. 345 00:26:14.990 --> 00:26:17.450 ‫نوزده سال پیش ‫یه قاتل سریالی وجود داشت،، 346 00:26:17.530 --> 00:26:21.280 ‫که از داستان محلی شما درباره مرد پلنگی ‫استفاده و ازش تقلید کرد، 347 00:26:21.370 --> 00:26:24.990 ‫و امروز، یکی داره اون مورد رو تکرار می کنه ‫طرف یه مقلده.. 348 00:26:25.740 --> 00:26:29.120 ‫اگه همون قاتل سریالی بود ‫به جای سوندار باید یه زن کشته میشد،. 349 00:26:31.030 --> 00:26:33.620 ‫آقای گویند، آدم مورد علاقه تون ‫خانم کاستوری،. 350 00:26:34.280 --> 00:26:38.280 ‫آقای گویند ممکنه همون مرد پلنگی باشه ‫قاتل سریالی نوزده سال پیش.. 351 00:26:38.870 --> 00:26:41.240 ‫آخه آقای گویند چه عداوتی باید با سوندار داشته باشه؟ 352 00:26:41.740 --> 00:26:44.450 ‫و تازه خودت الان گفتی ‫باید به جای سوندار یه زن کشته میشد،. 353 00:26:44.530 --> 00:26:45.490 ‫آفرین. 354 00:26:47.120 --> 00:26:51.740 ‫ولی پای گویند آگاروال هم یه جورایی گیره ‫مطمئن باش ته و توش رو در میاریم.. 355 00:26:56.870 --> 00:27:01.620 ‫بله؟ نه، کوچولو ‫امروز دیر نمیام.. 356 00:27:02.200 --> 00:27:04.410 ‫من و بابابزرگت سر وقت می رسیم. 357 00:27:11.740 --> 00:27:13.530 ‫جایی واسه سکونت پیدا کردید؟ 358 00:27:14.330 --> 00:27:16.240 ‫فعلاً رفتم مهمان خانه تاج. 359 00:27:16.830 --> 00:27:18.780 ‫بعد از این پرونده ‫می گردم دنبال یه محل سکونت ثابت،. 360 00:27:18.870 --> 00:27:19.990 ‫و غذا؟ 361 00:27:21.620 --> 00:27:22.870 ‫هرچی گیرم بیاد می خورم. 362 00:27:22.950 --> 00:27:25.490 ‫پس امشب شام رو بیاید خونه ما. 363 00:27:26.200 --> 00:27:29.450 ‫یه غذای محلی خوشمزه واستون درست می کنیم ‫نظرت چیه، کاستوری؟. 364 00:27:29.530 --> 00:27:31.530 ‫باشه، حتماً. 365 00:27:32.160 --> 00:27:34.160 ‫نه ‫نیازی نیست رسمی باشید.. 366 00:27:34.240 --> 00:27:38.490 ‫نه قربان، این حرف ها چیه ‫لطفاً تشریف بیارید.. 367 00:27:40.160 --> 00:27:41.700 ‫- مطمئنی؟ ‫آره. 368 00:27:41.780 --> 00:27:44.120 ‫مطمئنیم ‫لطفاً بیاید.. 369 00:27:44.950 --> 00:27:46.080 ‫- بزن بریم ‫باشه. 370 00:27:59.870 --> 00:28:02.280 ‫نمی خوای بهم بگی توی پاسگاه چی شد؟ 371 00:28:03.740 --> 00:28:06.740 ‫- هیچی نشد ‫آقای گویند، چی شده؟ 372 00:28:17.830 --> 00:28:20.080 ‫مامان، این سوت سوم بود ‫داری چیکار می کنی؟. 373 00:28:22.200 --> 00:28:23.240 ‫چیکار کردم مگه؟ 374 00:28:23.990 --> 00:28:26.660 ‫- لطفاً برو به بقیه کارها برس ‫تو این رو درست می کنی؟ 375 00:28:26.740 --> 00:28:28.490 ‫آره، کار هر روزمه. 376 00:28:28.580 --> 00:28:30.120 ‫باید خوشمزه باشه. 377 00:28:39.580 --> 00:28:42.990 ‫الو؟ ‫آره، بعداً صحبت می کنیم. 378 00:28:44.870 --> 00:28:47.950 ‫پلیس جدیده قراره امشب شام بیاد خونه. 379 00:28:49.830 --> 00:28:50.870 ‫بعداً بهت می گم. 380 00:28:52.660 --> 00:28:54.240 ‫خیلی خب، باشه ‫خداحافظ.. 381 00:29:15.990 --> 00:29:19.080 ‫- خوبی؟ ‫میشه لطفاً بیام تو؟ 382 00:29:20.910 --> 00:29:22.160 ‫آره، لطفاً بفرمایید. 383 00:29:41.990 --> 00:29:43.080 ‫چیزی اذیتت می کنه؟ 384 00:29:47.870 --> 00:29:49.990 ‫به نظرت الان میاد سر وقت من؟ 385 00:29:50.580 --> 00:29:52.950 ‫- کی؟ ‫همونی که ایمی و سوندار رو کشت. 386 00:29:57.280 --> 00:29:58.530 ‫می تونم چند تا پلیس بذارم مراقبت باشن. 387 00:29:58.620 --> 00:30:01.200 ‫مگه وقتی سوندار مرد ‫پلیس ها مراقبش نبودن؟، 388 00:30:02.620 --> 00:30:06.950 ‫الان دیگه زندگیم بی معنیه ‫احساس می کنم رو به مرگم.. 389 00:30:13.870 --> 00:30:15.700 ‫همه مون یه جایی تو زندگی همچین حسی بهمون دست میده. 390 00:30:17.330 --> 00:30:19.160 ‫خصوصاً وقتی بچه مون رو از دست میدیم. 391 00:30:22.450 --> 00:30:25.580 ‫تو که حداقل یه بچه دیگه داری ‫که واسش زندگی کنی، نه؟ 392 00:30:26.530 --> 00:30:28.080 ‫من مادر خوبی واسه ایمی نبودم. 393 00:30:30.490 --> 00:30:31.870 ‫واسه کیکی هم مادر خوبی نیستم. 394 00:30:33.160 --> 00:30:34.370 ‫سوندار هم که مُرده. 395 00:30:35.120 --> 00:30:37.700 ‫دیگه چیزی نمونده که ارزش زنده موندن داشته باشه. 396 00:30:40.280 --> 00:30:43.780 ‫شرمنده، من باید برم ‫ببخشید مزاحم شدم.. 397 00:30:46.870 --> 00:30:47.870 ‫جولی. 398 00:30:49.910 --> 00:30:50.780 ‫وایسا. 399 00:30:55.240 --> 00:30:58.530 ‫- سلام ‫سلام. 400 00:31:02.370 --> 00:31:03.700 ‫- بفرمایید ‫بیا تو. 401 00:31:05.370 --> 00:31:06.870 ‫کتت رو بگیرم؟ 402 00:31:11.330 --> 00:31:12.660 ‫واستون آویزونش می کنم. 403 00:31:19.450 --> 00:31:20.530 ‫فکر خوبی بود؟ 404 00:31:22.080 --> 00:31:23.870 ‫بذار ببینیم از این بدتر هم میشه یا نه. 405 00:31:24.870 --> 00:31:27.700 ‫سلام ‫بنده هاری دوگرا هستم.. 406 00:31:27.780 --> 00:31:30.120 ‫سلام ‫کاستوری، همسرم.. 407 00:31:31.080 --> 00:31:34.080 ‫این ها هم نوتان و مانوج هستن ‫و ایشون هم عمو انگاد،. 408 00:31:34.950 --> 00:31:35.950 ‫- این واسه شماست ‫آره. 409 00:31:36.030 --> 00:31:38.370 ‫- ممنون ‫و... این هم جولیه. 410 00:31:38.450 --> 00:31:40.330 ‫-..جولی ‫باپتیست. 411 00:31:40.410 --> 00:31:42.280 ‫- بله ‫جولی باپتیست. 412 00:31:42.370 --> 00:31:43.240 ‫- لطفاً بفرمایید ‫خوش اومدید. 413 00:31:46.700 --> 00:31:48.450 ‫- نه، ممنون، من نوشیدنی نمی خورم ‫باشه. 414 00:32:26.660 --> 00:32:28.120 ‫پس بازم خوراک لوبیا قرمز بخورید. 415 00:32:29.740 --> 00:32:31.950 ‫- یه مقدار فقط. کافیه ‫بازم بخورید. 416 00:32:32.030 --> 00:32:34.830 ‫نه، ممنون خانم کاستوری ‫همین کافیه.. 417 00:32:35.700 --> 00:32:36.950 ‫بازم از این بخور. 418 00:32:41.700 --> 00:32:45.530 ‫- غذا چطور بود؟ ‫بسیار خوشمزه. ممنون. 419 00:33:02.200 --> 00:33:07.620 ‫هاری: جولی... مادر ایمی. 420 00:33:07.700 --> 00:33:09.370 ‫خیلی خوب بود ‫تشکر.. 421 00:33:09.870 --> 00:33:11.740 ‫- لطفاً بازم تشریف بیارید ‫حتماً. 422 00:33:18.200 --> 00:33:19.370 ‫- خداحافظ ‫خداحافظ. 423 00:33:21.740 --> 00:33:23.330 ‫ممنون. 424 00:33:23.950 --> 00:33:25.950 ‫کاستوری، زنه یه جورایی مشکوک می زنه. 425 00:33:30.080 --> 00:33:31.200 ‫شال. 426 00:33:34.370 --> 00:33:38.080 ‫ممنون ‫نزدیک بود یادم بره.. 427 00:33:51.280 --> 00:33:52.830 ‫خیلی خب پس ‫شب بخیر.. 428 00:33:53.990 --> 00:33:54.990 ‫شب بخیر. 429 00:34:42.700 --> 00:34:45.070 ‫- کمک می خواید، خانم روا؟ ‫بله؟ 430 00:34:55.490 --> 00:34:57.490 ‫فکر می کردی آقای گویند با کسی آشناست؟ 431 00:34:57.570 --> 00:35:00.490 ‫نه، قربان، اصلآً ‫فکر و خیالات خودم بود.. 432 00:35:00.570 --> 00:35:02.410 ‫چیز مشکوکی حس کردی؟ 433 00:35:02.490 --> 00:35:06.490 ‫نه، قربان. چندین روزه ویدئو رو ندیدم. 434 00:35:07.570 --> 00:35:10.320 ‫پس چرا امشب دوربین رو بُردی بیرون؟ 435 00:35:10.410 --> 00:35:12.780 ‫گروهبانت شروع کرد ما رو تعقیب کردن. 436 00:35:12.870 --> 00:35:15.820 ‫ترسیدم نکنه دوربین رو پیدا کنه. 437 00:35:16.410 --> 00:35:19.570 ‫بگذریم، اینکه گفتم دوربین مدار بسته نداریم ‫دروغ بود. 438 00:35:21.240 --> 00:35:23.990 ‫کل فیلم ها رو می خوایم ‫هرچی که وجود داره،. 439 00:35:24.070 --> 00:35:24.990 ‫چی؟ 440 00:35:26.200 --> 00:35:27.740 ‫خیلی خب، ببرش. 441 00:35:27.820 --> 00:35:31.450 ‫لطفاً درباره دوربین های مدار بسته ‫حرفی با آقای گویند نزنید. 442 00:35:32.490 --> 00:35:33.490 ‫خواهش می کنم.